اریااریا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

دو هدیه خداوند پریا و آریا

شروع غذا کمکی

پسرم برگ گلم دردونه مامان اولین مریضیشو در پنج و نیم ماهگی گرفت البته خدا رو شکر سرما خوردگی خفیفی بود الهی هیچ وقت هیچ بچه ای مریض نشه که از سختترین مراحل بچه داریه خانم دکتر هم به جیگر مامان اجازه داد غذای کمکی رو بافرنی شروع کنیم که خدا رو شکر شما هم بدت نیامده امیدوارم تو حسابی غذا خور باشی و تمام مشکلاتی رو که من سر این مسیله با پریا داشتم دیگه هرگز تکرار نشه گل دخترم هم که عاشق مدرسه اش هست و دیروز هم اولین اردو بردنشون سرزمین عجایب که خیلی بهش خوش گذشته بود عزیزم امیدوارم روزی ورودت به دانشگاه رو برات جشن بگیریم و لبت همیشه پر خنده باشه دوستتون دارم همیشه هرچی بگم اغراق میشه .
24 مهر 1391

اگر

اگر روزی محبت کردی بی منت لذت بردی بی گناه بخشیدی بدون شرط و توقع بدان آن روز واقعا زندگی کرده ای
20 مهر 1391

غیبت

سلام به همگی از اینکه مدتی نبودیم عذر می خواهیم ،خرابی کامپیوتر حادث شده بود . اتفاق های خوبی در این مدت افتاد که شامل تولد پریا جون ، شروع پیش دبستان  پریا جون و حضور در نمایشگاه غنچه های شهر بود. خوشحالیم که با شما ایم. ...
20 مهر 1391

5 ماهگی پسرکم

پسر گلم قند عسلم وجودت 5 ماهه که به خونه مون روشنایی می بخشه عزیزم خوشحالم از بودن در کنار گلای باغ زندگیم و عاجزانه از خدای مهربونم می خواهم که توانایی بزرگ کردن و به ثمر نشستن شما رو به من و بابا بده و بتونیم دو تا انسان شریف دو تا فرزند سالم و صالح رو تو این باغ پرورش بدیم . ...
9 مهر 1391

بدون عنوان

سه دسته از انسانها رادر زندگیتان هیچ گاه از یاد نبرید کسانیکه در سختیها یاریتان کردند کسانیکه در سختیها رهایتان کردند کسانیکه در سختیها گرفتارتان کردند
4 مهر 1391